سردسته اوباش که از گرفتن پاکت پول ذوق زده است پاسخ می دهد: خانم! من همین الان از شما پول گرفتم؟ بروم و علیه شما شعار بدهم؟
و پاسخ می شنود که فقط دستور را انجام دهد و فضولی نکند… . (نقل به مضمون)
ماجرای فوق ، هر چند روایتی آزاد از وقابع دهه 20 خورشیدی است ، اما گویا حکایت این روزهای ایران در 70 سال بعد است. فارغ از افرادی که با انگیزه های سالم ملی و انقلابی در باب سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی موضع دارند و هر گونه قرابت ایران و غرب و مشخصاً آمریکا را نکوهش می کنند، به جرأت می توان گفت که بخش مهمی از مخالفت های کنونی با سیاست تنش زدایی دولت یازدهم ، پشت پرده ای مانند ماجرای پیش گفته در “کلاه پهلوی” دارد که صد البته ، هزار بار پیچیده تر از پاکت انگلیسی است.
کم نیستند کسانی که منافع شان هسمو با آمریکایی ها و انگلیسی ها و صهیونیست ها و برخی حکام عرب منطقه است و در همان حال ، علیه همه این ها نیز شعار می دهند ، اگر دیروز با یک پاکت پول ، امروز با رانت های میلیاردی و سودهای حاصل از تحریم ملت ایران که بخشی به جیب همان خارجی های تحریم کننده می رود که کالاهایشان را به چند برابر می فروشند و سهمی هم نصیب دلالان ظاهر الصلاح داخلی شان می شود.
از دهه 1320 تا سال 1392 خورشیدی ، خیلی چیزها تغییر یافته است اما طمع خارجی و نفاق داخلی ، تنها شکل عوض کرده اند.

