حمیدرضا مقدم فر-انقلاب اسلامي به مقتضاي اهداف و مباني خود، داراي پيام، مسئوليت و رسالت جهاني است. انتقال اين پيام و ايفاي اين رسالت، ساز و كار و ابزار جهاني ميطلبد و طبعا يكي از مؤثرترين ابزارها در اين زمينه، رسانه است.
انطباق روح و پيام انقلاب با فطرت انسانها به گونهاي است كه در اقصي نقاط دنيا مخاطب دارد و قطعا اگر از ابزار كارآمدي چون رسانه براي انتقال اين پيام استفاده شود، دامنه تأثيرگذاري آن بسيار وسيعتر خواهد شد.
از سوي ديگر، مهمترين جبهه گشوده شده از جانب نظام سلطه عليه انقلاب خصوصا در ساليان اخير، جبهه تبليغاتي و ناتوي فرهنگي و به تعبيري جنگ نرم است كه عمدهترين سلاح به كارگيري شده در اين جبهه، سلاح رسانه و ارتباطات است كه از آن براي محاصره افكار عمومي ايران، ايجاد فاصله بين حاكميت و مردم و نيز القاي يأس و نوميدي در جامعه به منظور متزلزل ساختن پايههاي كارآمدي و مقبوليت نظام استفاده ميشود.
با عنايت به اين دو نكته و نيز افق بلندي كه اسناد كلان و راهبردي نظام به ويژه چشم انداز 20 ساله فرارو قرار داده، توجه جدي مسئولان ارشد براي بالابردن سطح كيفي و كمي رسانههاي كشور و ارتقاي موقعيت آنها به تراز متناسب با جمهوري اسلامي به عنوان قدرت اول منطقه يك ضرورت اساسي است كه غفلت از آن ممكن است خداي ناكرده موجب بروز خسرانهاي تأسف باري در آينده شود.
در همين راستا بر اساس ديدگاهها و تجربيات عزيزان اهل رسانه خصوصا همكاران خبرگزاريها، نكات و پيشنهاداتي مطرح ميشود بدان اميد كه مورد توجه قرار گرفته و با پگيري آنها، شاهد جهش مثبتي در فضاي رسانهاي كشور به سمت اهداف متعالي انقلاب و نظام اسلامي باشيم.
در حالي كه زيرساختهاي ارتباطي جديد، زمينه انتشار عمومي اخبار نادرست، تحريف آميز، شايعات و هرزنويسي را تسهيل كرده است، از مسئولان كشور خصوصا دولت محترم انتظار ميرود حمايت بيشتري از فعاليتهاي قانونمند و شناسنامهدار در عرصه رسانهاي قائل شوند. استمرار و ارتقاي حمايتهاي دولت از رسانهها خصوصا خبرگزاريهاي اصلي كشور كه منشأ و منبع اصلي توليد اخبار مطبوعات محسوب ميشوند، يك امر ضروري و استراتژيك است.
توليد و انتشار خبر، نوعي آگاهي بخشي در جامعه است و از اين رو، خبرنگاري از جمله شئون مهم اجتماعي است كه حفظ قداست اين شأن و منزلت خبرنگاران حائز اهميت فراوان است.
متأسفانه شأن و كرامت اجتماعي خبرنگاري در كشور ما از دو سو مورد تهديد است اول، از ناحيه غلبه فضاي سياسي و جناحي و دوم از ناحيه مشكلات معيشتي.
خارج شدن منزلت خبرنگاري از تيررس اين دو تهديد، مستلزم توجه ويژه مسئولان كشور به وضعيت معيشتي خبرنگاران است كه قدم اول آن ميتواند تدوين يك نظام شغلي و حقوقي متناسب و تأسيس سازماني براي حمايت از خبرنگاران باشد تا اين قشر فرهيخته كه در انجام رسالت خود دچار سختيها، فشارها و ناملايمات فراوان هستند، با اميد و نشاط بيشتري در اين عرصه فعاليت نمايند.
بدون ترديد، تعامل سازنده بين دولت و رسانهها يكي از عوامل مؤثر در پيشبرد اهداف نظام و دولت خدمتگذار است. متأسفانه يكي از ضعف هاي عمده و مشهود در بسياري از دستگاههاي دولتي، فقدان تعامل لازم با رسانههاست كه بارها از جانب مسئولان ارشد نظام به اين ضعف اشاره شد اما گام جدي براي رفع آن برداشته نشده است.
اين در حالي است كه هيچ دولتي به اندازه دولت كنوني در معرض تهاجم و تخريب نبوده و همين امر ضروري ميسازد تا مسئولان بخشهاي مختلف دولت براي مقابله با اين هجمهها و نيز تنوير افكار عمومي، ارتباط وسيعتري با رسانهها داشته باشند كه متأسفانه چنين نيست.
علي القاعده اين تعامل با چند جلسه در سطح كلان (كه البته مزاياي خاص خود را دارد) ايجاد نميشود بلكه فرهنگ ارتباط جدي با رسانهها بايد در اجراي دولت نهادينه شود.
در همين خصوص اشاره به اين نكته ضروري است كه شرط برقراري تعامل سازنده بين رسانهها و دولت، وجود سعه صدر لازم در مسئولان محترم است. قطعا رسانههايي كه خود را ملزم به دفاع از نظام اسلامي و رعايت منافع و مصالح ملي ميدانند آنجا كه از كاستيها و ضعفها انتقاد ميكنند، قصد تخريب و دشمني ندارند و عنايت دولتمردان به اين موضوع لازم است.
خوشبختانه استقبال از نقد منصفانه را در سطح كلان دولت خصوصا از جانب شخص رياست محترم جمهور بارها شاهد بودهايم اما ضروري است در ردهها و سطوح ديگر دولت نيز اين امر به فرهنگ جاري تبديل شود.
همانگونه كه قبلا عنوان شد، انتقال پيام انقلاب و نيز واقعيات ايران و منطقه به مخاطبين جهاني، جز از طريق رسانههيا قوي و كارآمد، قابل تحقق نيست. متأسفانه به رغم تلاشها و زحمات زياد، تاكنون در اين عرصه، شاهد توفيق چنداني نبودهايم و تأثيرگذاري رسانهاي ما در سطح فراملي حتي در سطح منطقه در حد شايستهاي نبوده است.
اين درحالي است كه دشمنان و رقباي ما كه بعضا دسترسيها و ظرفيتهاي كمتري دارند، حضور رسانهاي پررنگتري از خود به نمايش گذاشته و بالطبع با تأثيرگذاري بيشتر به مخاطبان، براي خود توليد قدرت ميكنند.
يكي از انتظارات رسانهها و خبرگزاريهاي كشور از مسئولان محترم به ويژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و وزارت امور خارجه، حمايت مادي و سياسي براي توسعه فعاليت خبرگزاريهاي داخلي در خارج از مرزهاست تا نگاه درونگراي رسانهاي را باتوجه به نفوذ روزافزون پيامهاي فرهنگي انقلاب در عرصه جهاني و نيز ضرورت مقابله با هجمههاي رسانهاي نظام سلطه، به نگاهي برونگرا و رقابتي تبديل كنيم. خوشبختانه گامهاي اوليه در اين خصوص آغاز شده و اميد مي رود با تداوم و تقويت اين روند، به زودي شاهد گسترش فعاليت و تأثيرگذاري رسانههاي ايراني در اقصي نقاط جهان باشيم.
يكي از مشكلات ويژه خبرگزاريها فقدان يك قانون جامع و مانع است. تنها آييننامه مربوط به خبرگزاريهاي غيردولتي كه مصوب دولت هشتم است، متناسب با شرايط كنوني خبرگزاريها نبوده و به اذعان كارشناسان، نقايص و كاستيهاي فراواني دارد. مضافا اينكه گاهي در محاكم قضايي به اين آييننامه توجه نشده و بر مبناي قانون مطبوعات و قوانين عادي با خبرگزاريها رفتار ميشود. في الواقع خبرگزاريها از يك سو از شمول حقوق مندرج در قانون مطبوعات مستثي هستند اما از سوي ديگر الزامات آن را بايد بپذيرند. بر همين اساس پيشنهاد ميشود دولت محترم ضمن بازنگري در آييننامه فعلي خبرگزاريها، آن را به عنوان لايحهاي جدا يا در قالب لايحه نظام جامع رسانهاي به مجلس ارائه نمايد تا پس از تصويب مجلس به قانون تبديل شود.
عرصه فعاليت رسانهاي و خبري، عرصه توليد و رويش مداوم است. كادريابي و كادرسازي از مؤلفههاي مهم و راهبردي در اين حوزه است كه جز با چتر حمايتي دولت، امكانپذير نيست. البته براي تحقق اين مهم، گامهاي اوليهاي از سوي برخي رسانهها از جمله خبرگزاري فارس در قالب باشگاه توانا آغاز شده كه تداوم آن نياز به حمايت و جدي مسئولان فرهنگي دولت دارد. اميدواريم با مساعدت مسئولان محترم در اين عرصه شاهد شكوفايي استعدادها و ظرفيتهاي جديد و جوان در عرصه خبري و رسانهاي باشيم.
ا